ببین منو

عیبی نداره اگه بعضی وفت ها حریف غم هات نمیشی.

کاج هم اگر بودم

سال تازه شده من کهنه مانده ام. یکجوری هیچ کاری نمی کنم که آدمیزاد را وهم برمیدارد.

برای 14فوریه ی هرسال

این ما بودیم که از تجریش تا راه آهن پیاده به راه افتادیم و از تک تک دکان ها پرسیدیم: آقا عشق سیری چند؟ ندارید؟ فردا هم نمی آورید؟کجا میشود پیدایش کرد؟

-الهام محمودی

نوشته بودم که ....

همه چیز گس است. شب ها، آفتاب، عطرها، فیلم ها، موسیقی ها، دوستی ها... گس مزه این روزهاست.

باید باهم خواند

بدم نمیاد یه برنامه ای مثل کتابخوانی یا همچی چیزی برگزار کنیم البته حضوری چونکه برنامه های مجازی فراوونه....

مثلا همچی اسمی: باهمخوانی

زندگی ازدست دادن است

میدانستم در ناکجاآباد زندگی گم شده ام اما نمی دانستم چطور خودم را نجات دهم! آنقدر پیشروی کردم تا پاهایم را هم از دست دادم و قلبم را و اشک هایم را و زیبایی چشمانم را.

چی شد جناب حافظ

شب از نیمه گذشته و آمده ام تا بنویسم که:

در اول و وسط و آخر زندگی هایمان افتاد مشکل ها و عشق آسان نشد هرکز.

کاش هایمان

کاش دوستان جدیدی داشتم... یا یک گروه از دوستان امنی که گهگاه با هم مینشستیم و فقط از آب و هوا و لباس اخترخانم و لپه های قیمه اقدس خانم حرف می زدیم... کاش چندتایی دوست جدید داشتم.

بعدتر؛

یادمه از همون قدیما می گفتیم خدا وبلاگ هارو میخونه، تا این متن رو نوشتم، دوستم تماس گرفت و دعوت کرد خونشون برای دورهمی حرف زدن... عجیب نیست؟

خیلی خیلی خیلی خسته ام.. همین.

شاید ادامه دادن تنهاراه باشد اما اینگونه ادامه دادن چیزی نبود که من میخواستم... خدای بزرگ آسمانها و زمین گشایشی در حال و روز من قرار بده شاید یکروز آمدم و نوشتم: امروز بی نهایت شادم.

برای رفع تلخی پست پایینی...دو روز رفتم سفر و دو دست لباس تازه هم خریدم.

از اول سال تا اخر شهریور برای خودم چالش گذاشته بودم تا بر مصرف گرایی غلبه کنم ... هیچ لباس و وسیله ای نحریدم، هیچی.

هرسال چندین ماه این کار رو می کنم تا کمدم بی جهت سنگین نباشه.

گاهی از عمد شلخته و نادرست لباس میپوشم. تا به خودم ثابت کنم که دنیا و مردم و نگاهشان هیج است. وقتیکه دنیای درونم شلخته و نادرست است باید که با برون هم همگون شود.

مادرم می گوید چند روزیست حواست به خودت نیست، دست و پاهایت زخم می شوند و خودت را وزن نمی کنی و به دیوار خیره می شوی. به من هم که نمی گویی چه ات شده است!

می گویم هیچ. هیچ که بلایی به سرش نمی آید. پس نترس.

دردهایی در جهان هست که درد نیست ولی تمام شیره جان آدمی را می نوشد، تهی می کند از هرچه زندگی اش نامیده ایم. سلول های عصبی ام پیامی به مغز صادر نمی کنند اما از درد در خود میپیچم و اشک، اشک امانم را بریده است.

برای این درد باید تاریخ را ثبت کنم: به وقت یک مهر هزاروچهارصد و دو.

من؟ من آدم نیمه کاره رها کردنم. آدم تمام نکردن. آدم بلند نشدن، شروع نکردن. آدم عجیبی هستم. منتظر فردا هم نیستم. آرزو و برنامه ای هم ندارم. زنده ام؟ نه. شادم؟ نه. خوبم؟ نه. ناراحت یا نگرانم؟ نه. هیچی نیستم.

آمدن رونالدو را کم داشتیم و محقق شد. شب ها خنک تر از پیش است و خزیدن زیر این پتوی سبک لذت خوابیدن را دوچندان می کند... فردا مراسم دفاعیه دکترای دوست بیست و دو ساله ام دعوتم و گمانم باید کمی زودتر بخوابم... دوست 22 ساله نه، دوستی 22 ساله.

هنوز نمی دانم این سبک نوشتن را دوست دارم یا نه، دوست خواهم داشت یا نه؟ عجالتا فقط «نوشتن تراپی» ....

از هجوم مردم برای دیدن یک مرد پرتقالی تعجب نکردم. سالهاست از بازی دنیا کنار گذاشته شده ایم. هیجان بیش از حد، حق طبیعی ماست.

سلام

امشب، نیمه شب روز دوشنبه 27 شهریور 1402 درحالیکه نامه های خودکشی افراد معروف را میخواندم دلم خواست به این خانه برگردم و شاید نمی دانم فقط شاید ازین پس شبها، اینجا چیزکی بنویسم...

با احترام الف میم

خاطره شدیم

خب کیا هنوز وبلاگ میخونن؟

 

 

اونایی هم که هستن رو دیگه به خاطر نمیارم، خودمونم داریم به تاریخ می پیوندیم :))

دردهایی هست


دردهایی در دنیا هست که با بزرگ‌ترین عشق‌ها، با میلیارد ها پول، با بزرگ‌ترین خونه ها، با بهترین هوا، با زیباترین موسیقی‌ها، با بهترین دوستان و وابستگان، با زیباترین صورت ها، کم نمیشن، دردهایی که هیچ‌چیزی از فشار شون بر قلب آدمی کم نمیکنه..
دردهایی در دنیا هست که انگار بر قلب خالکوبی شده اند، همیشگی، بی‌بازگشت، فردی، شخصی، اختصاصی..

#الهام_محمودی

 

در تلگرام: elham_mahmoudy

شعر مدرن

شعر مدرن یعنی بنویسم:

تلگرام بی تو هیچ است و در نبودت گویی گَرد مرده بر شوره زار اینستا پاشیده اند.. ایفون ایکس در فراغ تو چه تفاوت با یازده دو صفر دارد.. بی تو من با این همه حجم باقیمانده نت چه کنم؟ با غم انگیزترین حالت لست ریسنتلی ت قرینم با قاف با غین...

نه نمیخواهم مدرن باشم، بگذار ساده بگویم:
توکه نیستی ماهی کوچولوی تُنگ دلم بی تابِ بی تاب است...

#الهام_محمودی
@elham_mahmoudy

دنیای کوچک ما آدم ها

دو چیز دلچسبِ کشنده در دنیا وجود داره..

اولین بوسه 

و

آخرین بوسه.

 

دومی از اولی هم قاتل تره.

از کجا بدانیم

زنده ایم

و آنطور که گمان می کردیم نبود، بی عشق هم می شد دوام آورد، دوام آوردیم و از یک جایی به بعد دیگر ندویدیم، جستجو نکردیم و برایش نخواندیم، نخواندیم و حرف نزدیم و بحث نکردیم و نظراتمان را در دلمان در مغزمان در روحمان و برای خودمان نگه داشتیم.. بی عشق زنده ماندیم و بی حرف زنده ماندیم و گمانم بی زندگی هم زنده خواهیم ماند...


بعد از مدت ها در تکست بار اینجا تایپ کردم و نوشتم.. گمونم اگر همینجا ادامه میدادم زودتر نویسنده می شدم، ولی شما کماکان در تلگرام و اینستا بخوانید مرا...

 

عشق می‌تواند همه چیز باشد اما..

چه کسی از نشنیدن یک «صبحت بخیر»، یک «خوش بگذره»، یک «مثل همیشه زیبایی»، یک «دوستت دارم»، مرده است؟
چه کسی از نشنیدن یک جمله عاشقانه میمیرد؟

چه کسی از رفتن معشوق‌ش جان داده؟ چه کسی از چشیدن خیانت دیگر روی پایش نایستاده؟ چه کسی اشک در چشمانش همیشگی شده است؟

عشق می‌تواند همه چیز باشد، جان و تن و روح و روان، اما چه عشقی بالاتر از جانِ خود آدمی! چه چیز مهم‌تر از ذره‌ذره عمرمان! کیست و چیست عزیزتر از جوانی و لبخندمان که گم‌ش کنیم، گم‌ش کنیم و بسپاریم‌ش به خدا..!

 

در تلگرام

#الهام_محمودی
@Elham_mahmoudy

ککتان نمی گزد؟

سوال اساسی این روزهایم چیز دیگریست، چیز دیگری از حمله داعش در پردیس کوروش، چیز دیگری از چرایی فیلترینگ و تداوم و تکرار زورگویی، چیز دیگری از اختلالات هورمونی ترامپ و عاقبت برجام، چیز دیگری از سکه های دو میلیونی و دلارهای هفت تومنی...
سوالِ اساسی این روزهایم چیز دیگریست..
که چطور می شود در این دنیای نامرادِ سخت گیرِ سنگ دلِ دوست نداشتنی، به راحتی آب خوردن، دوست داشتنی هایتان را از دست می دهید؟ چطور می توانید در این وانفسای انسانیت و رکودِ بی سابقه ی انسان دوستی، دوست ها و دوستت دارم ها و دوستم داشته باش ها را از دست می دهید و ککتان نمی گزد؟

#الهام_محمودی
@elham_mahmoudy در تلگرام

خودتان را حیف نکنید.

خودتان را حیف نکنید... اگر کسی دوستتان ندارد، ترک تان کرده است، اشک شما را در می آورد، جزو اولویت هایش نیستید، خودش رو بالاتر از شما میداند، سرکوفت میزند و از تیپ و قیافه و اندام شما ایراد می گیرد، با اخلاقتان مشکل دارد، برای شما وقت ندارد، برای شما پول ندارد، برای شما حوصله ندارد، برای خواستنتان خجالت می کشد، شما را از دیگرانِ زندگی اش پنهان می کند، به شما احساس حقارت می دهد، به شما حس سربار بودن میدهد، در با هم بودنتان حساب دودوتا چارتا میکند، قیمت کادویتان را در می آورد و به رو می آورد، خانواده تان را کوچک می شمارد، شمارا برای پولتان می خواهد، شما را راننده آژانس خود می داند، اگر با کسی هستید که لحظات استرس و دلخوری هایتان بیشتر از ثانیه های دلخوشی است، اگر دلتان میخواهد کسی دوستتان داشته باشد ولی در واقع ندارد و برای داشتنتان تلاشی نمی کند، ...

خودتان را حیف نکنید.

 

#الهام_محمودی

@elham_mahmoudy

تکلیف خودش را بگذارد کف دست خودش


آدمیزاد اول باید تکلیفش را با خودش روشن کند، بعد به دیگران امید بدهد، بعد دیگران را دوست بدارد، بعد بگذارد دیگران دوستش بدارند...
آدمیزاد اول باید تکلیف خودش را بداند، با خودش، با زندگی، با آینده، با چه باید کرد! با تا کی منتظر می مانی! با آخرش که چه!
آدمیزاد اول باید تکلیف خودش را بگذارد کف دست خودش بعد اگر ماندني بود، بگذارد دیگران دوستش بدارند.

#الهام_محمودی

هشتگ فرهنگ

#نکته مهم امروز اینه که باید سلامتی (مون) در اولویت باشه، قبل از خریدن کتونی چک آپ سالانه بدیم، قبل از به روز کردن موبایلمون یه سر و سامونی به پوست مون بدیم، قبل از خرید کلاه یا شال دندونامون رو درست کنیم... این نکته اصلا هم بخش خاصی رو در بر نمی گیره و برای همه است، همه..

#الهام_محمودى
@elham_mahmoudy

از جنس سنگ، از جنس فیروزه


نه اینکه من یک دختر باشم با کفش های پاشنه بلند، یا با چشم هایی همچون سرندیپیتی، نه.. من یک دختر معمولی ام با چندین جفت کفش تخت و یک جفت چشم معمولی.. که تو از دلش بیرون نمیروی..
.

#الهام_محمودى
@elham_mahmoudy

گوشم با توست


کودکی که به دنیا می آید
در گوش راستش قصه ای از عشق
و در گوش چپش قصه هایی از فراق، خیانت و تنهایی بخوانید

او باید بداند دنیا داستانِ عشق های بزرگی ست که در جای خوبی به پایان نمی رسند..

#الهام_محمودى
@elham_mahmoudy

میلاد مسیحانه

امروز بیشتر دوستت دارم
اما
میلاد #مسیح بهانه است
من هنوزم
روزی سه بار مسح می کشم

لعنتی، دوست داشتنت در تمام ادیان الهی توصیه شده است..

#الهام_محمودی
@elham_mahmoudy
@hozvaresh