پاورقی های روزانه

پاورقی های روزانه

یه کپی پیست ساده
پاورقی های روزانه

پاورقی های روزانه

یه کپی پیست ساده

بزرگترین دارایی ِ زندگی ِ آدمیزاد


به گمانم بزرگترین دارایی ِ زندگی ِ آدمیزاد، همین انسانهای اطرافش،

همین کسانی که برایت پیغام می گذارند...

که اعلام می کنند حواس شان به تو هست...

همین کسانی که با دو سه خط پیغام نشان می دهند چقدر دل شان پی ِ تو، دل ِ تو و درد ِ توست...

که چقدر خوب تو را می خوانند...

همین افرادی که پیگیرند...که نباشی دلگیرند...

همین آدم هایی که دلتنگ ات می شوند و بی مقدمه برایت می نویسند...

وقت هایی دو سه خط شعر می فرستند...

که بدانی خودت... وجودت... خوب بودن حال و احوالت برای کسی مهم است...

آدمیزاد چه دلخوش می شود گاهی، با همین دو سه خط نوشته...دو سه خط پیغام، از کسی حتی آن سر ِ دنیا...

حس ِ شیرینی ست که بدانی بودن ات برای کسی اهمیت دارد، نبودن ات کسی را غمگین می کند...

وقت هایی هست که می فهمی حتی اگر دلت پُر درد است، باید بخندی و شاد باشی، تا آدم هایی که دوستت دارند را، غمگین نکنی...

خواستم بگویم که چقدر این دارایی های زندگی ام،

این انسانها، برایم پُر ارزش ند...

که چقدر خوب است داریمشان

 

عمو امپراطور،آسیابان،سپیده جان ممنون که هستید...



دوستی های یک طرفه

گفته بودم که از دوستی های یک طرفه بیزارم؟ گفته بودم که یک بار، دوبار، در نهایت سه بار حال یک نفر را میپرسم و برایم واقعا از ته دل مهم است که حالش خوب باشد، که مراوده کنیم باهم، که با هم در ارتباط باشیم اما اگر جواب درست وحسابی دریافت نکنم، دیگر برایم ان رابطه مرده است، دیگر حوصله توجیه کردن ها را ندارم، اصلا توجیهی لازم نیست ،وقتی کسی دلش نمیخواهد با تو در ارتباط باشد اصرار بیجا هم دیگر فایده ای ندارد...این که آدمی در دوستیش حس مالکیت داشته باشد هم شاید بدترین نوع دوستی کردن باشد اما این که کسی تمام توجهش را به آدم های دیگر که دوستش هم هستند بدهد اما به تو که دوستش هستی و تو را دوستش می نامد توجهی نداشته باشد، این یعنی یک طرفه بودن همه چیز و جای ناراحتی دارد، و این میشود که در دوستی هایم حسادتی ندارم، مالکیتی ندارم،اما نمیتوانم تا همیشه در برابر بی توجهی جوری وانمود کنم که نمیفهمم، متوجه نیستم و خودخواسته خودم را به کوری بزنم و بمانم...همیشه هم نباید ماند اما گاهی هم باید گذاشت و رفت تا نبودنت حس بشود تا حسرت بودنت بر دل بعضی آدم های دوست نما بماند...

ریزنویس



دوست یعنی


دوست یعنی بارون

کسی که وقتی هست، آروم باشی و وقتی که نیست، توی زندگیت یک چیزی رو کم احساس کنی

دوست یعنی اون جمله های ساده و بی منظوری که میگی و خیالت راحته که ازش هیچ سوء تعبیری نمیشه

دوست یعنی یک دل اضافه داشتن.... برای اینکه بدونی هربار که دلت میگیره، یک دل دیگه هم دلتنگ غمهات میشه

دوست یعنی وقت اضافه....یعنی تو همیشه براش عزیزی حتی توی وقت اضافه

دوست یعنی ....تنهایی هام رو میسپارم دست تو چون شک ندارم که میفهمیشون

دوست یعنی یک راه دوطرفه....یک قدم من، یک قدم تو،اما بدون شمارش و حساب و کتاب

دوست یعنی من ازبودنت سربلندم نه سربه زیر و شرمنده

دوست یعنی همیشه یک چیز گرمی رو توی قلبت احساس میکنی که همیشه از خاموش شدنش میترسی

دوست یعنی من

....یعنی تو

یعنی بارون

 

Don't hurt me


آدم هایی هستند که میدونن دوسشون داره یکی، میدونن تمام رفتارهای یکی از سر عشق هست و نه عادت، اما به روی خودشون نمیارن. انگار دچار جوری مرض باشن که بخوان از کسی سواستفاده احساسی کنند، انگار بخوان از این که کسی بهشون توجه ویژه داره احساس غرور و اعتماد بنفس کنند و لذت ببرند ، تا جایی پیش میره که طرفشون رو روز به روز وابسته تر میکنن تا اونجا که حتی به عشقش معترف بشه و تازه اینجا هست که میزنن زیر همه چی که ای آقا من تنها و تنها روی تو حساب یه دوستی عادی باز کرده بودم و ما نمیتونیم پیش بریم و از این جور صحبت هایی که این روزها به گوش خیلی ها آشنا شده.تو گویی این بیماری روز به روز واگیرش بیشتر می شود و تعداد بیشتری آدم رو به خود آلوده کند. همین میشود که حرمت دوست داشتن هم از بین می رود، عشق تنها به داستان توی کتاب ها تعلق خاطر پیدا می کند، آدم ها بهم بی اعتماد می شوند. می گویم مگر انسانیت چه کم دارد که برای زندگی همچین مسیرهای رذیلت باری را انتخاب کرد؟ راستش آنقدر این روزها از این داستان ها می شنوم که دیگر مرز بین داستان و واقعیت را هم گم کرده ام. نمیدانم بی اعتماد شدن چه مزیتی دارد که این روزها همه می خواهند دچارش شوند...مگر دوست داشتن چقدر تلخ است که تنفرو بی عشقی آنقدر شیرین شده است...می خواهم بگویم که شما را به خدا اجازه ندهید این طور بشود، اجازه ندهید احساسات آدم ها اینطور فرو ریزد همچون فروریختن ارگ بم زیر بار زلزله سهمگین...مگذارید احساسات آدم ها زیر بار زلزله بی عشق شدن و بی اعتمادی فرو ریزد و همه زندگیشان بر سرشان به ناگاه آوار شود


ریزنویس

اگر نگویی فردایت مثل امروز خواهد بود...



به خودت این فرصت را بده تا بگویی:
«
مرا ببخش»،
«
متاسفم»،
«
خواهش میکنم»،
«
ممنونم»
و از تمام عبارات زیبا و مهربانی که بلدی استفاده کن.
هیچکس تو را به خاطر نخواهد آورد اگر افکارت را چون رازی در سینه محفوظ داری.
خودت را مجبور به بیان آنها کن.
به دوستان و همه‌ء آنهایی که دوستشان داری،بگو چقدر برایت اهمیت دارند.
اگر نگویی فردایت مثل امروز خواهد بود...

گابریل گارسیا مارکز

دوستـی هـای ِ کنسـروی


این روزهـا کسـی،
به خـودش زحمـت نمیدهـد یک نفـر را کشـف کنـد ،
زیبـایی هـایش را بیـرون بکــِشـد ،
تلخـی هـایش را صبـر کنـد …
آدمهـای ِ امـروز،
دوستـی هـای ِ کنسـروی می خواهنـد !
یک کنسـرو که درش را بـاز کننـد ؛
بعـد …یـک نفـر،
شیرین و مهـربـان،
از تویش بپَـرد بیـرون !
و هی لبخنـد بزنـد
و بگویـد :” حـق بـا تـوسـتــــ ” …