پاورقی های روزانه

پاورقی های روزانه

یه کپی پیست ساده
پاورقی های روزانه

پاورقی های روزانه

یه کپی پیست ساده

نبودنت...



حدود ساعت 8:30 ترمینال شیراز بودم.

اوبوس ساعت 9 حرکت میکرد

چون میدونستم صبح امتحان داری بهت پیام ندادم تا امتحانت تموم بشه

اذان ظهر پیام دادی

امتحانت رو داده بودی و رفته بودی حرم

میدونی وقتی به این فکر میکردم که تو منو دوست داری بقیه مشکلات واسم مهم نبود

حالا فهمیدم چی به من جرأت داد که اون مسافت رو برای دیدنت بیام

اون هم برای بار اول

اینکه تو منو دوست داشتی

و کاش این دوست داشتن یه دوست داشتن واقعی بود نه یه تظاهر


+ دیگه نه از اومدن کسی خوشحال میشم و نه از رفتن کسی ناراحت

بهای سنگینی دادم تا این احساس بوجود بیاد...