اگر بارها رها شدم
علیرضا اسفندیاری
در همین لحظه / در همین حوالی
این روزها
همه چیز تقصیر توست...
اگر بودی
هیچ کسی نمی توانست اینقدر
نبودن هایت را
به رخ من بکشد...
تو عشق را
به شایعه تبدیل کردی!
خوب می دانستم که او روزی
عاشق مرد دیگری بوده. یعنی اگر راستش را بخواهید، هنوز هم مطمئن نیستم که عاشق اش
هست، یا نیست. من را بیشتر دوست دارد، یا...
علیرضا اسفندیاری
بخشی از کتاب «مکالمه ی غیر حضوری»
هر روز فکر میکنم
زخم ها خوب می شن و جاشون کم کم از بین می ره ولی یه زنگ تلفن واسه برگردوندن تموم دردا بسه !
آن عشق ماندنی ست
وقتی دمیده ای ، تو عشق خودت را به قلب من
حتی اگر که بشکند دل من
باز عاشقم
آیین آینه ، محو تو بودن است
حتی اگر که بشکندش سنگ روزگار
در هر شکسته ، تو تکرار می شوی
در تکه تکه ی آن ، باز نقش توست
یکصد هزار تو
زیباست عاشقی
آن عشق پاک تو
هرگز نمی رود از سینه ام برون
تنها ظهور و جلوه آن ، جور دیگری است
یکدم بیاد تو ، لبخند می شود
گاهی ز هجر تو ، آهی به سینه ام
گاهی به شکل بغض
لختی بسان اشک
این است مهربان
اصل بقای عشق
کیوان شاهبداغی
به خودت این فرصت را بده تا بگویی:
«مرا ببخش»،
«متاسفم»،
«خواهش میکنم»،
«ممنونم»
و از تمام عبارات زیبا و مهربانی که بلدی استفاده کن.
هیچکس تو را به خاطر نخواهد آورد اگر افکارت را چون رازی
در سینه محفوظ داری.
خودت را مجبور به بیان آنها کن.
به دوستان و همهء آنهایی که دوستشان داری،بگو چقدر برایت
اهمیت دارند.
اگر نگویی فردایت مثل امروز خواهد بود...
من که می دانم
به من یاد بده،
انسان مدرنی باشم و
هر بار که دلتنگت می شوم
به جای بغض و اشک،
تنها به این جمله اکتفا کنم که
هوای بدِ این روزها
آدم را افسرده می کند...
بعضی از حرفها را
قلب باید بگوید
بعضی از حرفها را
چشم یا دست یا لب...
«دوستت دارم» اما
ادعای کمی نیست
یا ازین حرفهای دم دستی ِ کوچه بازار
گـفـتـنـش را
از تمام وجود خودت مایه بگذار.
ا...
این طور نگاهم نکن
روزی روزگاری
دست داشتم
پا داشتم
گمشان کردم در دوست داشتنت ....
"جلیل صفر بیگی"
وقتی یه رابطهای داره تموم
میشه، کسی که کمتر عاشقه، بهتر حرف میزنه !
عباس نعمتی
فیلمنامه: سریالِ تاصبح
یاد دلم باشد آنهایی که با بهانه یادم می کنند
بی بهانه از یادم می برند
یاد دلم باشد، نه چشم به راه آمدنشان باشم
نه دل نگران رفتنشان
اما سهم شان را از مهربانی کم نکنم
رفته بود اما
اهریمنی را با من همخانه کرده بود
دلم که می گرفت
نبودنش را به شکل خنجری می ساخت
فرو می کرد در قلبم
کاظم خوشخو
خاطرات روزهای با تو را
چطور فراموش کنم؟
وقتی خود من
یکی از خاطرات آن روزهایم
کاظم خوشخو
زیر آوار این لحظه های غریب
سوسوی هیچ ستاره ای برای من نیست
دلم گرفته
یک دلتنگی همیشگی مدام همراه من است
کاش تو را ندیده بودم
کاظم خوشخو