دیگر
دلم برای کسی تنگ نمی شود
حتا برای تو!
مُرده ها؛
روی خط دلتنگی راه نمی روند
( رضا کاظمی )
وقتی
داری تلاش می کنی کسی رو که رفته ، فراموشش کنی
در واقع منتظری که برگرده.....!
کـاش
خودم را تـوی این روزگــــــــــــار تـلـخ
جایـی ، جـا بـگـــذارم . . . .
و
بـرگـــردم بـبـیـنـم ، نـیـسـتــم ...!!
از
زندگی از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام
دلگیرِ آسمانم و آزرده ی زمین
امشب برای هرچه و هر کار خسته ام
دل خسته سویِ خانه تنِ خسته می کشم
وایا... از این حصارِ دل آزار خسته ام
بیزارم از خموشیِ تقویمِ روی میز
از دنگ دنگِ ساعتِ دیوار خسته ام
از او که گفت: «یارِ تو هستم» ولی نبود
از خود که زخم خورده ام از یار خسته ام
با خویش در ستیزم و از دوست در گریز
از حالِ من مپرس که بسیار خسته ام
محمدعلی بهمنی
رفتن
؛
آنقدر ها هم آسان نیست !
وقتی جایی نداری برای رفتن
رفتن ؛ سخت ست
من نمیدانم پس آنها که اینقدر راحت میروند
کجا می روند ؟! پیش چه کسی می روند ؟!
رفتن ؛ سخت ست
لعنت
به تمام رفتن ها
لعنت به تمام بی جایی ها ، به تمام بی کسی ها
رفتن ؛ سخت ست ...
تـــو را دوست میدارم . . .
چه فـرق مى کند که چـــــــــــــــرا ! ؟
یــــــــــــا از چــــــــــــه وقـت!
یـا چطـور شـد که . . . !
چه فـــــــــــــــرق میکـند ؟!
وقتى تــو بـایـد بــــــــــــــاور کنـى . . . که نمـى کـــــــــنى
و من بــایـد فـرامـــــــــوش کــنم . . . کـه نمـــــى کـــــنم
شهردار : اونا رو می بینی
آقای رنگو ؟ اونا دوستا و همسایه هام هستن. زندگی اینجا سخته، خیلی سخت.. می دونی
اونا چه جوری تا الان دووم آوردن؟ اونا باور دارن! باور دارن که اوضاع بالاخره
بهتر می شه، اونا باور دارن که برخلاف همه ی شواهد و قرائن، فردا بهتر از امروز می
شه. مردم باید به یه چیزی باور داشته باشن..
"رنگو"
کارگردان Gore Verbinski