این روزها بیشتر مخاطب خاص رو میخونم
این مطلب هم از اونجاست
"فیس بوک" رفیق ِ ساعت های تنهایی آدم
است. در انتهای شب وقتی به خانه بر می گردی انگار کسی انتظارت را می کشد...با
اشتیاق به دیوارت سر می زنی تا ببینی او، آن مخاطب یا مخاطبان مستتر، نظرشان چه
بوده است؟ بر دیوارهای خانهات (home) چه
نوشتهاند؟در صفحه ی چت چه خبر است؟ کسی هست که حوصله اش را داشته باشی و گپ و
گفتی بکنی؟ در صفحه ی متحرکی که از برابرت می گذرد دیگران چه می کنند؟!
"فیس بوک" کشور است، شهر است، شب است،
میعادگاه عاشقان است، نمایشگاه است، مجلس شعر خوانی و داستان خوانی است ، تلنگری
به ذهن است، نوعی دورهمی است و مهم تر از همه یک کافه است. هر ساعتی که واردش
بشوی دوستانی حضور دارند. گروهی به تازگی رفتهاند و هنوز ته سیگارشان دود می کند
و عده ای تک تک وارد می شوند...خلاصه ی کلام دوستان رفیق خوب ساعت های تنهایی
اندوه و دلخوشی است و البته اعتیاد آور و دوست داشتنی.
عباس مخبر