پاورقی های روزانه

پاورقی های روزانه

یه کپی پیست ساده
پاورقی های روزانه

پاورقی های روزانه

یه کپی پیست ساده

گُنه از کیست ؟


عاشقم،
اهل همین کوچه ی بن بست کـناری
که تو از پنجره اش پای به قلب منِ دیوانه نهادی
تو کجا ؟
کوچه کجا ؟
پنجره ی باز کجا ؟
من کجا ؟
عشق کجا ؟
طاقتِ آغاز کجا ؟

تو به لبخند و نگاهی …
منِ دلداده به آهی
بنشستیم،
تو در قلب و
منِ خسته به چاهی

گُنه از کیست ؟
از آن پنجره ی باز ؟
از آن لحظه ی آغاز ؟
از آن چشمِ گنه کار ؟
از آن لحظه ی دیدار ؟

کاش می شد گُنهِ پنجره و لحظه و چشمت، همه بر دوش بگیرم
جای آن یک شب مهتاب، تو را تنگ در آغوش بگیرم...

رحمان نصر اصفهانی


+ تصویر منو یاد تو میندازه
یاد پست اول تیرماه 91...

 

فقط یک گناه وجود دارد ...


فقط یک گناه وجود دارد ...
فقط یکی : آن هم دزدی است !
هر گناهِ دیگری ، صورت ِ دیگر ِ دزدی است ... !

وقتی مردی را بکشی... زندگی را از او دزدیده ای !
حق زنش را برای داشتن شوهر دزدیده ای ...
همین طور حق بچه هایش را به داشتن پدر ... !

وقتی دروغ بگویی ...
حق طرف را برای دانستن راست دزدیده ای !

وقتی کسی را فریب بدهی ...
حق انصاف و عدالت را دزدیده ای... !

خالد حسینی

نه نیروی ارتکاب گناه داریم و نه قدرت اجرای ثواب


ما به ندرت برای کسانی که از ما بهترند راز دل می‌گوییم. حتی از محضرشان می‌گریزیم. در مقابل، بیشتر اوقات اسرار خود را نزد کسانی اعتراف می‌کنیم که به ما شباهت دارند و در ضعفها و حقارتهایمان شریکند. بنابراین ما نمی‌خواهیم خودمان را اصلاح کنیم، یا بهتر شویم زیرا در این صورت ابتدا باید به حکم عجز و قصور خویش گردن نهیم. ما فقط می‌خواهیم که برحالمان رقت آورند و در راهی که می‌رویم تشویقمان کنند. خلاصه می‌خواهیم دیگر مقصر نباشیم و درعین حال برای تزکیه نفسمان هم قدمی بر نداریم. نه از وقاحت نصیب کافی برده‌ایم و نه از فضیلت. نه نیروی ارتکاب گناه داریم و نه قدرت اجرای ثواب.

آلبر کامو | سقوط | شورانگیز فرخ | نشر: نیلوفرکافه کتاب