پاورقی های روزانه

پاورقی های روزانه

یه کپی پیست ساده
پاورقی های روزانه

پاورقی های روزانه

یه کپی پیست ساده

مراقب باش


وقتی کسی را برای ورود به زندگی ات انتخاب می کنی، خیلی مراقب باش. چون آدم ها برای وارد شدن به قلبت، از تو اجازه می گیرند. اما موقع رفتن... وقت خداحافظی که می شود، چنان می روند که انگار نه انگار روزگاری در خانه ی قلب تو زندگی می کردند.
بی محابا می روند و تو می مانی و یک خانه ی خالی که گاهی مهمانش آنقدر برای رفتن عجله داشته، که خاطراتش را جا گذاشته و در خانه را هم شکسته است.

بخشی از کتاب: مکالمه ی غیر حضوری
علیرضا اسفندیاری

گُنه از کیست ؟


عاشقم،
اهل همین کوچه ی بن بست کـناری
که تو از پنجره اش پای به قلب منِ دیوانه نهادی
تو کجا ؟
کوچه کجا ؟
پنجره ی باز کجا ؟
من کجا ؟
عشق کجا ؟
طاقتِ آغاز کجا ؟

تو به لبخند و نگاهی …
منِ دلداده به آهی
بنشستیم،
تو در قلب و
منِ خسته به چاهی

گُنه از کیست ؟
از آن پنجره ی باز ؟
از آن لحظه ی آغاز ؟
از آن چشمِ گنه کار ؟
از آن لحظه ی دیدار ؟

کاش می شد گُنهِ پنجره و لحظه و چشمت، همه بر دوش بگیرم
جای آن یک شب مهتاب، تو را تنگ در آغوش بگیرم...

رحمان نصر اصفهانی


+ تصویر منو یاد تو میندازه
یاد پست اول تیرماه 91...

 

تو مثل خالکوبی شدی تو تک تک خاطره هام


شاید فراموشت شدم شاید دلت تنگه برام

شاید بیداری مثل من به فکر اون خاطره ها

شاید تو هم شب که میشه میری به سمت جاده ها

بگو تو هم خسته شدی مثل من از فاصله ها

با هر قدم برداشتنت فاصله بینمون نشست

لحظه ای که بستی درو شنیدی قلب من شکست

یادت میاد که من کیم همون که میمیره برات

همونی که دل نداره برگی بیفته سر رات

نمی تونم  دورت کنم لحظه ای از رویاهام

تو مثل خالکوبی شدی تو تک تک خاطره هام

از کی داری تو دور میشی از من که میمیرم برات

از منی که دل ندارم برگی بیفته سر رات

بگو من از کی بگیرم حتی یه بار سراغتو

دارم حسودی میکنم به آینه اتاق تو

کاش جای اون آینه بودم هر روز تو رو می دیدمت

اگر که بالشت بودم هر لحظه می بوسیدمت

 

دوستت دارم


بعضی از حرف‌ها را
قلب باید بگوید
بعضی از حرف‌ها را
چشم یا دست یا لب...

«
دوستت دارم» اما
ادعای کمی نیست
یا ازین حرف‌های دم دستی ِ کوچه بازار
گـفـتـنـش را
از تمام وجود خودت مایه بگذار.

                                         سید علی افضلی